معرفی کتاب «اخلاق علم»
رسنیک، دیوید. (1392). اخلاق علم. (ترجمة مصطفی تقوی و محبوبه مرشدیان). قم: دفتر نشر معارف.
بندهای نخستین فصل اول کتاب
در طول دهة پیش دانشمندان، عموم مردم و سیاستمداران بیش از گذشته به اهمیت اخلاق در پژوهشهای علمی پی بردهاند. جریانهای گوناگونی در بروز این توجه فزاینده تأثیرگذار بودهاند. نخست اینکه، مطبوعات دربارة مسائل اخلاقیِ برآمده از علم خبرهایی را منتشر میکنند، خبرهایی از قبیل آزمایشهای سرّیِ دولت ایالات متحده بر روی انسانها در طول جنگ سرد، مهندسی ژنتیک، پروژة ژنوم انسان، مطالعات راجع به بنیانِ ژنتیکی هوش، شبیهسازی حیوانات و جنین انسان و افزایش دمای زمین. دوم اینکه، دانشمندان و مقامات دولتی نمونههایی از کژرفتاری اخلاقی و رفتارهای اخلاقاً مسئلهساز را در وجوه گوناگونِ تحقیق بررسی، مستند و دربارة آنها حکم صادر کردهاند، و کمبود ملموس اخلاق در پهنۀ علمْ ثبات و تمامیت تحقیق را تهدید کرده است (PSRCR، 1992؛ هیلتس، 1996؛ هجز، 1997). این موارد شامل اتهاماتی چون سرقت ادبی، کلاهبرداری، نقض قانون، سوءمدیریت بودجهها، بهرهکشی از زیردستان، نقض مقررات راجع به DNA نوترکیب، تبعیض، تضاد منافع و مشکلاتی با آزمایشگاه جنایی افبیآی بودند. بهرغم افزایش مدارک دالّ بر تحقیقات غیراخلاقی، هنوز دادهها حاکی از این هستند که فراوانیِ کژرفتاری در علم در مقایسه با فراوانیِ کژرفتاری در دیگر حوزهها، از قبیل تجارت، پزشکی یا حقوق، بسیار پایینتر است (PSRCRT، 1992).
سومین دلیلی که بر ضرورت اخلاق میافزاید این است که وابستگی متقابل و روزافزون علم به صنعت و تجارت موجب شده است ارزشهای تجاری با ارزشهای علمی در تعارض قرار بگیرند (PSRCR، 1992؛ ریزر، 1993). این تعارضها دغدغههایی را دربارة تأمین بودجة علمی، همتاداوری، صداقت علمی، مالکیت دانش و اشتراک منابع پدید آورده است. دانشگاهها دربارة دانشمندانی ابراز نگرانی کردهاند که از تسهیلات آنها برای انجام تحقیقات مخفیانه در خدمت صنعت خصوصی یا نفع اقتصادیِ شخصی استفاده میکنند (بوئی، ۱۹۹۴). در برخی موارد، دانشگاهها با شرکتهای تجاری و افراد چالشهای مفصّلی را در دادگاهها بر سرِ حق ثبت اختراع و حق مالکیت معنوی داشتهاند. مدیران دانشگاهها نیز از این شکایت میکنند که دانشمندان شاغل در شرکتهای تجاری برای دیگر وظایف خود، از قبیل آموزش، زمانِ کمتری صرف میکنند. بازرسان دولتی از مجازدانستن شرکتها در نفعبردن از تحقیقاتی که از بودجة همگانی استفاده میکنند ایراد گرفتهاند (لوماسکی، 1987).
در واکنش به دغدغههای موجود دربارة مسائل و کارهای ناشایست اخلاقی در حوزة علم، نهادها و انجمنهای علمی گوناگون ــاز قبیل بنیاد ملی علم (NFS)، نهادهای ملی بهداشت (NIH)، انجمن پیشبرد علم در آمریکا (AAAS)، آکادمی ملی علوم (NAS) و سیگما ایکسآیــ به هیئتهایی مأموریت دادهاند که مسائل و کارهای ناشایست اخلاقی در علم را مطالعه کرده توصیههایی برای سیاستگذاری در این حوزه بهدست دهند (سیگما ایکسآی، 1986و 1993؛ AAAS، 1991؛ PSRCR، 1992؛ هیئت بررسی رفتار علمی، ۱۹۹۴). علاوه بر این، دانشگاهها، شرکتهای تجاری و بخشهای علمی کارگاهها و همایشهایی را برگزار کردهاند که به مسائل اخلاقی در علم میپردازند؛ دانشمندان تلاشهایی را در جهت گنجاندن درس اخلاق در برنامة آموزشی علم در دو مقطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی آغاز کردهاند؛ دانشوران علوم پایه و علوم انسانی کتابها و مقالاتی دربارة اخلاق تحقیقی نگاشتهاند و نشریات جدیدی به عرصه آمدهاند که به مسائل اخلاقی در علم میپردازند (ریزر، ۱۹۹۳؛ بِرد و اسپیر، ۱۹۹۵؛ گارت، ۱۹۹۵). در نهایت، سازمانها و مجامع علمی ضوابطی اخلاقی تصویب کرده و پیشنهاد دادهاند که دانشمندانْ اخلاق را در برنامة آموزشی علم بگنجانند (سیگما ایکسآی، ۱۹۸۶؛ کنگره ایالات متحده، ۱۹۹۰؛ PSCRC، 1۹۹۲).